نگارنده در این کتاب زوایای مختلف فرضیههای نژادی را بررسی و نقد میکند. وی اذعان میدارد" :فرضیههای نژادی (Rassism)که مدعی برتری فکری و فرهنگی گروه خاص از انسانها بر سایر گروههای انسانی، به علت داشتن مشخصات جسمانی و ظاهری و اقامت در منطقه جغرافیایی معین است و بر این اساس جامعه انسانی را به نژادهای برتر و پست تقسیم میکند، پر نفوذترین و در عین سست و مهمل بودن، مهلکترین نظریاتی است که به نام علم مانع شکوفایی جامعه مدنی در مستعمرات شده و میشود ."وی بر این باور است که "اساس طرح عمومی استعمار سرمایهداری برای ادامه سلطه و غارت مردم محروم جوامع شرقی با کمک طبقه وابسته به استعمار ملی و محلی، تجزیه قومی و فرهنگی ساکنان این جوامع است تا بتوانند بر اجزای کوچکتر، بهتر و آسودهتر از گذشته حکومت کرده و مانع شوند که تودههای محروم و فقیر...با هم متحد شوند و قیام کنند ." نگارنده در ابتدا جایگاه فرضیههای نژادی در علم و تاریخ را بیان میدارد، سپس علل نادرستی فرضیههای نژادی "آریا"، "سامی "و "ترک "را شرح میدهد . در ادامه، مباحثی چون" :ملی کیست؟"، "نهضت ملی چیست"، "امپریالیسم و لزوم توسعه تئوریهای کلاسیک امپریالیسم سرمایهداری "و "تشکیل ایالات متحده شرق "مطرح شده است .